از مرگ نترسیم... از این بترسیم که وقتی زنده ایم...چیزی درون ما بمیرد... چیز هایی مانند...عشق... اعتماد..احساس...افکار خوب... تنها که باشی... ترک هم نمی شوی... آنکه دستش را این قدر محکم گرفته ای... دیروز عاشق من بود... دستانت را خسته نکن... محکم یا آرام... فردا تو هم تنهایی.... خودم قبول دارم کهنه شده ام... آن قدر کهنه که می شود روی گرد و خاک تنم یادگاری نوشت... بنویس و برو....برو... اگه بهش زنگ می زنی رد میکنه.... اگه بهش می گی دوست دارم و اون فقط می خنده... اگه شبا بدون شب بخیر گفتن به تو خوابش میبره... یعنی تاریخ انقضای تو توی دلش تموم شده... این یه قانونه....با قانون آدما نجنگ... غرورت له میشه....
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |